● در ادامه شرح نامه حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ ولدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی» در قسمتهای قبل فقط «أُوصِیکُمَا» بود و از اینجا به بعد «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی» یعنی هرکس که این سخن را میشنود.
حضرت دوباره به تقوی توصیه میکنند و میفرمایند: به تقوی از خدا، و نظم در امور زندگى، و ایجاد صلح و آشتى در میانتان سفارش مىکنم، زیرا من از جدّ شما پیامبر صلّى اللّه علیه وآله وسلّم شنیدم که مىفرمودند: «اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه یک سال برتر است»
● تقوی دارای مراتب است.
نخستین گام تقوی این است که انسان خدا را بر همه اعمال، رفتار و گفتار خود حاضر و ناظر ببینند و همه سنن و آداب زندگی را بر اساس تقوی تنظیم کند و هیچ قول و فعلی و حتی ترک فعلی منهای رضای خدا واقع و صادر نشود.
اگر این خصلت در انسانها تقویت بشود و از این منظر بنگرند که قادری فوق همه قدرتها ناظر بر آنهاست، ناظر بر افعال و تروکشان است و تمام اعضاء آنان نظارت دارد، دایره و دامنه خطا و انحراف، کم میشود.
● دعوت همه انبیاء علیهمالسلام به تقوی است: «وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ»
درصدر این آیه آمده است «وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» و در ذیل آیه آمده است: «وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ غَنِیًّا حَمیدا» بنابراین توصیه به تقوی در این بین، آن هم به وسیله تمام انبیاء کاشف از این است که منافع تقوی به انسان متقی بازمیگردد و تقوای انسان منفعتی به خدا نمیرساند و همچنین بیتوجهی به تقوی ضرری به خدا نمیرساند.
● توصیههای دیگر انبیاء به تقوی بنا بر نقل قرآن: «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ»، «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ»، «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُون»، «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُون»
همه انبیاء به تقوی دعوت و سفارش کردهاند و منافع آن نیز به انسان بازمیگردد، نه به انبیاء و نه به خدا. لذا خدا میفرماید: «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً» اگر تقوا داشتید، هر کید و حیلهای از ناحیه هر ستمکاری در شما اثر نخواهد داشت؛ چون گام در راه گذاشتهاید.
● ظاهراً همسر عزیز مصر هنگامى که یوسف مالک خزائن و حاکم بر سرزمین مصر شد، او را ملاقات کرد و گفت: «اِنَّ الْحِرْصَ وَ الشَّهْوَهَ تُصَیِّرُ الْمُلُوکَ عَبِیْداً، وَ اِنَّ الصَّبْرَ وَ التَّقْوى یُصَیِّرُ الْعَبِیْدَ مُلُوکاً» حرص و شهوت دو ویژگی خطرناک انسان است اگرچه اصل وجود این دو لازم میباشد؛ حال این دو ویژگی خطرناک اگر با تقوی مهار نشود، پادشاه را بنده میکند و در نقطه برابر اگر مهار شود و صبر بر مصیبت و گناه وجود داشته باشد، بندگان را پادشاه میکند.