● یکی از تعابیری که در این زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام آمده و چه بسا از آن غافلیم، این است:
«یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ»؛ در روایت حضرت امام جواد علیهالسلام آمده: «من زار عمّتی بقم عارفا بحقها وجبت له الجنه»
دو نکته در این تعبیر هست:
۱) زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام موجب وجوب بهشت میشود.
۲) «عارفا بحقها»
شاید بتوان گفت تمام منزلت و مقام این خانم -که دارای مقام نبوت و امامت و دارای مقام عصمت به آن معنا نیست که موجب حصر معصومین علیهمالسلام در چهارده است- مسئولیتی بود که این خانم عهدهدار شدند، موجب چنین مقامی شده است.
در «تنقیح المقال» و «معجم الرجال» روایات کثیرهای است که به وسیله حضرت معصومه علیهاالسلام در انحاء بلاد شیعه به دست روات رسیده و یکی از اهمّ آنها حدیث «غدیر» است؛ یعنی حضرت معصومه علیهاالسلام حامل و عهدهدار نشر معارف امامت و ولایت بودند؛ در همین فرصت کوتاهی که در مسیر حرکت و بهخصوص در قم که طبق برخی نقلهای تاریخی، شاید صدها راوی ثقه در قم زندگی میکردند.
● در عبارت «یَا فَاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ» ظرافتی است. «اشفعی لنا فی الجنه» یعنی شفیع ما بشوی که به بهشت برویم؟ این را ظاهراً علما هم میتوانند شفاعت کنند چون داریم که در روز قیامت «ثلاثه یشفعون فیشفّعون» و علما و شهدا هم شفاعت میکنند. پس این شفاعتی که از حضرت معصومه علیهاالسلام طلب میکنیم، شاید مقام شفاعت در خود بهشت است. به آنجا رفتهایم و آن مراتب عالیه را میبینیم، میگوییم اینجا کم است، پس دست به دامان این خانم میشویم و از ایشان میخواهیم که ما را بالاتر ببرند. پس شاید منظور از این شفاعت، شفاعت در مراتب بهشت باشد.
البته خداوند این مقام و منزلت را رایگان به کسی نمیدهد. طبق آن روایت که علما هم شفاعت میکنند و از این دست روایات، فراوان هم داریم، آنان چرا به مقام شفاعت میرسند؟ به این دلیل که ناشر آثار و معارف دین و اهل بیت علیهمالسلام هستند و این منزلت برای شما آقایان است.
● إنشاءالله در تعطیلات، از انجام وظیفه نشر معارف، کوتاهی نکنیم.
اولا شما آقایان دارای سرمایه هستید و اگر یک سرمایهدار، این سرمایهها را در انبار بگذارد و در آن را قفل بکند و از آن منتفع نشود، سرمایهاش لذتی ندارد بلکه لذت سرمایهدار از داشتن سرمایه، انتفاع و بهرهبرداری از آن است. واقعاً من خود شخصاً گاهی به انگیزهها و دواعی نیرومندی که در برخی دوستان سراغ داریم، غبطه میخورم. به محض اینکه تعطیلات میشود، حرکت میکنند و به بلادشان یا هر جایی که زمینه باشد، میروند و مشغول فعالیت میشوند. این است که مقام شفاعت میدهد و الا به انباردار و کسی که علم جمع کرده، چنین منزلتی داده نمیشود. اگر خیلی هنر کند، فقط خودش منتفع بشود. بنابر این، ضمن اینکه توصیهام خدمت حضرات علمای اعلام این است که در این مدت، از کار علمی، منعزل نباشید؛ یعنی حتی امروز صبح که قبل از بحث، یکی از آقایان نزد من آمدند، گفتند گروهی هستیم و به جایی میرویم، گفتم که خوب است تنظیم بفرمایید که در این گروه که در یک منطقه با هم هستید و الآن هم با هم بودن، شرط نیست چون از طریق فضای مجازی به راحتی میتوان ارتباط برقرار کرد، حداقل، سه بار در هفته، یکی از مباحث فقهی را پیگیری کنید یا حداقل پیگیر یک مبحث کلامی باشید که ما به دنبال این تعطیلی از کاری علمیمان بیگانه و دور نشویم.
البته این را هم بدانید که احیاناً رکود بازار علم و اقبال به علما و مؤمنین باعث دلسردی ما نشود و ما باید وظیفهمان را انجام بدهید و إنشاءالله امیدواریم که شرائط، بهتر بشود.
● از خود رسول الله صلی الله علیه وآله تا سایر حضرات اهل بیت علیهمالسلام با آن منزلت و مقام، آن همه مشقت را تحمل فرمودند. به زمان بنی العباس رسید که با شعار فریبنده «الرّضا من آل محمد علیهمالسلام» آمدند و کاری کردند که مردم گفتند ما ظلم بنیامیه را بر عدل بنیالعباس، ترجیح میدهیم. شعار عدالتخواهی میدادند؛ مثلاً در زندانها خانمهای علویات برای انجام فریضههایشان مجبور بودند زمان را تقسیم کنند و گاهی لباس به همه نمیرسید که نماز را با حجاب کافی بخوانند، با این مشقتها این معارف به دست ما رسیده.
کتاب «شهداء الفضیله» مرحوم آقای امینی را ببینید، صدها نفر از علما و بزرگان برای نگهبانی و نگهداری این معارف، کشته شدهاند که از جمله آنها شهیدین، شاهبیت این علما هستند که جنازهشان را آتش زدند و خاکسترشان را به باد دادند؛ لذا قبری از شهیدین، باقی نمانده است.
🏴 آیت الله یثربی, [۶/۱/۲۰۲۲ ۷:۱۸ PM]
● تشبیه معارف به «گوهر» شاید غلط باشد؛ چون اینها جواهر معنوی است و جواهر معنوی قابل تشبیه به این جواهر و سنگ نیست اما بالاخره این جواهر معنوی دشمن دارد و همیشه داشته است.
ما دو نقطه قوت داشتیم؛ یکی امامت و به شکل خاص حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و یکی هم روحانیت مخلص، اصیل و خدمتگزار که شاهبیت آن مرجعیت بوده، شما ملاحظه بفرمایید با این هر دو، چقدر دشمنی میشود.
تدخّل و دخالت در قدرت، صرف نظر از آنکه به درستی از آن استفاده بشود یا نشود، بالطبع بخواهیم و نخواهیم، دوست و دشمن درست میکند. با رعایت این جهت، وظیفه خدمتگذاریمان را انجام بدهیم. ما به عنوان یک طلبه ناچیز در زلزلهای که مع الاسف در منطقه کرمانشاه واقع شد، از مؤمنین دعوت کردیم و آنها دعوت ما را پذیرفتند و یک بیمارستان در آن منطقه ساختیم یا وقتی که سیل آمد که از گنبد، شروع شد و بعد به لرستان و سپس به خوزستان رسید، مبالغ قابل توجهی در قالب خدمات مختلف به مردم تقدیم شد و هکذا. این اتفاقات هم در جامعه و دنیا برخیهایش قابل پیشبینی و پیشگیری و نیازمند تدبیر است اما از برخی نیز چارهای نیست.
● یک اتفاقات دیگری هم هست که طبیعی نیست؛ مثل ویرانی برج در آبادان. ما به غیر از تسلیت به مردم داغدیده و مصیبتزده و به خودمان سخن دیگری هم میتوانیم بگوییم؟ واقعاً اسفبار است. در اخبار دیدم که شش نفر از یک خانواده، از بین رفتهاند. یک مادر که برای خرید به آنجا رفته و دو دخترش در سوی دیگر ایستادهاند اما این دو دختر را در این حادثه از دست داده است. مگر این داغها تا زمانی که این مادر عمر دارد، از دل او بیرون میرود؟ بالاخره این، کشف میکند که یک نقاط ضعفی در سیستم اداره کشور، وجود دارد.
یک حلقه مفقوده در اینجا هست. آقایان باید فکر اساسی برای ین جهت بکنند و طبیعی است که وقتی یک حادثه در شهر کوچکی مثل آبادان، رخ میدهد عکس العملهای عاطفی هم وجود دارد و ممکن است یک عده هم بخواهند سوء استفاده کنند اما در این عکس العملهای عاطفی و طبیعی به اعتقادم عوامل دولت و حکومت باید مثل پدر و مهربان با آنان رفتار کنند نه برخوردهای نامناسب.